به گزارش سلامت نیوز به نقل از اطلاعات، در حاشیه بسیاری از خیابانهای شهرهای ایران و در دل کوچهها و محلهها، دیوارهای ترکخورده و خانههای کمجان و فرسوده، فقط نشانهای از عمر دراز این بناها و محلهها نیستند، بلکه روایتگر طرحها و سیاستهای بسیاری به حساب میآیند که آمدند و رفتند اما چیزی را در عمق زندگی مردم تغییر ندادند.
سالهای زیادی است که در ایران، طرحهای مرمتی، طرحهای نوسازی بافتهای ناکارآمد و در چندسال اخیر، طرحهای بازآفرینی شهری اجرا میشود؛ پروژههایی که با شعارهای زیبا و اهداف تحسینبرانگیز به عرصه میآیند اما اغلب آنها بیآنکه به جان شهرها نفوذ کنند، ناکام مانده و جان میدهند.
کارشناسان و متخصصانی وجود دارند که به چرایی این شکستهای پیاپی میاندیشند. محمد سالاریراد، جامعهشناس و پژوهشگر اجتماعی و اقتصادی، یکی از این افراد است.
او در یک نشست تخصصی با موضوع «ارزیابی تأثیرات اجتماعی مداخله در بافتهای ناکارآمد شهری» که توسط پژوهشکده سوانح طبیعی وزارت علوم برگزار شد گفت: بازآفرینی شهری، موضوع بسیار پرچالشی است و باید به شکل نظری به آن بپردازیم اما مشکل اساسی که ما در کشور داریم آن است که مباحث نظری بهشدت مغفول هستند و بیشتر تجربیات دیگران را بهعنوان بحث نظری مطرح میکنیم، در حالی که آنچه که تجربه دیگران است به درد ما نمیخورد.
اگر میخواهیم در ایران، دانش شهری و اجتماعی داشته باشیم، نه از تجربه دیگران بلکه باید حتما از درون تجربههای زیسته جامعه ایرانی تولید شود.
اقتصاد رانتی و بافتهای فرسوده
این پژوهشگر اجتماعی گفت: در زمینه بازآفرینی شهری، تجربههای زیادی داشتهایم که از مرمت و بازسازی و نوسازی به بازآفرینی میرسد. من این ادعا را که ما به خاطر شکستهای مرمت و بازسازی و نوسازی بوده که به بازآفرینی رسیدهایم، نمیپذیرم. ما به خاطر شکست این پروژهها نبوده که به بازآفرینی رسیدهایم بلکه از آنجایی که جامعه رانتی و اقتصاد رانتی داریم، این پروژهها به پروژه بعدی رسیدهاند، زیرا رویکرد پیشین، پتانسیل رانتسازی یا توزیع رانت را تمام کرده است.
از نظر علمی، تفاوتی در رویکرد بازسازی و نوسازی و بازآفرینی و حتی بازآفرینی پایدار وجود ندارد. همه اینها یک پروژه هستند و همه شکستخوردهاند، چون قیممابانه و از بالا به پایین و دولتمدار هستند و به مردم توجه نمیکنند.
سالاریراد افزود: مشکل اصلی این است که وقتی اقتصاددان یا جامعهشناس یا انسانشناس ایرانی درباره ایران فکر میکند از خود ایران و مسأله و جامعه ایران آغاز نمیکند، بلکه نظریه یک متخصص خارجی را برمیدارد و با جامعه ما انطباق میدهد. از زمان عباسمیرزا این مشکل با ما بوده و هنوز هم ادامه دارد.
من در جریان بازآفرینی شهرهای متعددی از جمله بندرعباس، زاهدان و کرمانشاه بودهام. در تمام این طرحها، براساس نظریهای هندی، صندوقهای خرد وام ایجاد شده است. کسی که در هند زندگی میکند مسألهاش این است که شیر گاو تا به کارخانه برسد ترش میشود و باید یخچال بخرد و چون نمیتواند، از طریق صندوقهای خرد، وام پول خرید یخچال برایش تأمین میشود.
در ایران پول را روی هم انباشت میکنید تا چه کنید؟ جهیزیه دخترتان را بخرید؟ صندوقهای پسانداز خانوادگی یا صندوقهای خرد، تقاضا برای مصرف را بیشتر میکند، نه امکانات تولید را؛ چون اقتصاد ایران رانتی است و تولید نمیکند.
ما زمانی میتوانیم از این مشکلات نجات یابیم که اقتصاد رانتی خود را کاهش دهیم. نمیتوانیم از اقتصاد رانتی بگریزیم، فقط میتوانیم آن را کاهش کنیم.
غفلت از فرهنگ
زهره دودانگه، پژوهشگر مطالعات اجتماعی شهر و مدیر وبگاه انسانشناسی و فرهنگ در این نشست، از منظر «توسعه به مثابه افزایش ظرفیت آرزومندی»، نقدی بر مداخلات جاری در بافت شهری را مطرح کرد.
وی یک پرسش را با حضار در میان گذاشت و گفت: چرا گروههای فرادست این قدرت را دارند که غیررسمیسازی فضا را قانونی و به اصطلاح مشروع جلوه دهند اما طبقات فرودست شهری همیشه داغ غیررسمی و غیرقانونی بودن بر گردهشان سنگینی میکند؟ اگر به وضعیت تهران نگاه کنیم میبینیم آنچه که در شمال تهران در زمینه ساخت برجها و افزایش تراکم صورت میگیرد و به نوعی دورزدن قانون به حساب میآید، مشروع تلقی میشود اما ساکنان سکونتگاههایی که با عنوان غیررسمی خطاب میشوند حتی در صورتی که در محدوده شهر باشند و خدمات شهری بگیرند انگ غیررسمی را به همراه دارند.
دودانگه با استناد به دیدگاه آرجون آپادورای، انسانشناس هندیتبار در آمریکا توضیح داد: آپادورای، بحث جالبی را مطرح میکند و میگوید چرا فرهنگ برای توسعه اهمیت دارد؟ چرا وقتی فرهنگ و اجتماع در نظر گرفته نشود برنامهها شکست میخورد؟
یکی از دلایلش این است که تعریفی که از فرهنگ ارائه میشود منتسب به گذشته است و آداب و رسوم و میراث را در برمیگیرد؛ در حالی که توسعه و اقتصاد همیشه جهتگیری به سمت آینده دارد. به همین دلیل کسانی که متولی توسعه هستند خیلی اوقات، فرهنگ را مانع برنامههای خود تلقی میکنند.
آپادورای میخواهد این گره را باز کند و میگوید تعریف فرهنگ، گسترده است و گرایش به سمت آینده هم دارد.
آرزو و توسعه
دودانگه با استناد به دیدگاه آرجون آپادورای تصریح کرد: توسعه واقعی یعنی به فقرا و گروههای کمتر برخوردار کمک کنیم که آرزو کنند. اگر به آرزو بهعنوان یک مقوله فرهنگی نگاه کنیم چطور تعریف میشود؟
آپادورای، آرزو را یک امر جمعی میداند که متأثر از ایدههای گسترده اخلاقی و هنجارهای فرهنگی جامعه است. در برنامههای توسعه اما معمولا آرزوها تا سطح فردی و عینی و فوری تقلیل پیدا میکند. آرزومندی، مسألهای است که گروههای آسیبپذیر و ثروتمندان را از هم جدا میکند. ثروتمندان چندان تحتتأثیر خواستههای فوری و آنی نیستند و به خاطر امکانات و برخورداری، بر آینده و اهداف بلندمدت و مسیرهای بلندمدت تمرکز دارند و با در اختیار داشتن امکانات میتوانند راههای مختلفی را امتحان کنند ولی فقرا این توانایی و امکان را ندارند. بنابراین، ظرفیت آرزو کردن، توزیع متوازن و عادلانه و برابری در سطح جامعه ندارد.
ابراز نظر برای تغییر
این پژوهشگر مطالعات اجتماعی شهر در بخش دیگری از اظهاراتش بیان کرد: در رویکرد توجه به آرزو بهعنوان یک امر جمعی باید توجه داشته باشیم که فقرا را نمیتوان صرفا به آمار و اعداد و ارقام تقلیل داد، بلکه آنها گروههای اجتماعی و خودآگاهی هستند و از آنجایی که مرز مکانی و عینی مشخصی ندارند، تجربههایشان پراکنده است.
بنابراین ظرفیت آرزو کردن آنها آنقدر متمرکز نیست که بتوانیم برنامه واحدی برایشان بریزیم.
دودانگه افزود: راهحل آپادورای برای شناسایی ظرفیت آرزومندی این گروهها این است که باید آنها را به رسمیت بشناسیم و این رسمیت دادن، متفاوت از روشهای صرفا سیاسی و پوپولیستی و دستهبندیهای انتزاعی است.
برای به رسمیت شناختن، باید «ابراز نظر» را در فقرا تقویت کنیم. صرف انجام نظرسنجی و این که فقط درباره مسایل حرف زده شود باعث تغییر نمیشود، بلکه باید بتوانیم ظرفیت و فضایی را ایجاد کنیم که روایتها و استعارهها و کنشهای فرهنگی بتوانند به میدان بیایند.
بنابراین، با تکیه بر دیدگاه آپادورای باید گفت که توسعه واقعی یعنی به فقرا و گروههای کمتر برخوردار کمک کنیم که آرزو کنند و او در این زمینه چهار توصیه به متولیان و سیاستگذاران دارد و میگوید به مناسک و آیینهای مردم توجه کنید، فرصت گفتگو را به وجود بیاورید، اجازه صداداشتن به آنها بدهید و نقشه آرزومندی هر محله را ترسیم کنید.

نظر شما